تمام انسانها از کودکی آرزوهایی دارند که منبع الهام بخش تلاشهایشان است و فعالیت‌های خود را با توجه به خواسته‌هایشان تنظیم می کنند.

با وجود اینکه تمامی عملکرد ذهنی افراد کاملا مشابه یکدیگر است، اما پس از پرورش آرزو و اهداف، و شروع فعالیت در‌جهت دستیابی به اهداف، افراد به دو دسته تقسیم میشوند:

• دسته اول:

افرادی که باوجود کسب دانش فراوان، فعالیت طاقت‌فرسا و بی‌وقفه، هر چه به میزان تلاش و فعالیتشان افزوده می‌شود از کیفیت نتایجشان کاسته می‌شود؛ ویا درست در لحظه‌ای که با نتیجه مطلوب فقط چند قدم فاصله دارند؛ همه‌چیز از دست می‌رود.
در نهایت یا دست از تلاش بر می‌دارند، و یا دیگران و شرایط و اوضاع اجتماعی یا خانواده را مقصر می‌دانند.

و برچسب‌هایی مثل بی‌عرضه یا ناتوان توسط خودشان و جامعه به آنها نسبت داده می‌شود.

• دسته دوم:

افرادی که از همان ابتدای کودکی کارها را به درستی انجام می‌دهند و مسیر را درست انتخاب می‌کنند، ابزارهای طی مسیر و رسیدن به هدف راهم کاملا صحیح و با درایت انتخاب می‌کنند. گویی یک مشاور خردمند و آگاه در درونشان است که همیشه این‌ها را راهنمایی می‌کنند. حتی وقتی وارد رشته یا شغلی می‌شوند که هیچ اطلاع قبلی از آن ندارند، با تلاش درآن زمینه هم به موفقیت نایل می‌شوند، و در نظر همه به شخصی تبدیل می‌شوند که فعال و پرتلاش است و بیراهه نمی‌رود و لایق هرچه که دارد هست.

​